شهوت
گر از پی شهوت و هوا خواهی رفت از من خبرت که بینوا خواهی رفت
بنگر چه کسی و از کجا آمده ای میدان که چه میکنی کجا خواهی رفت
شهوت از خوردن بود کم کن ز خور یا نکاحی کن گریزان شو ز شر
ترک لذتها و شهوت ها سخاست هر که در شهوت فرو شد بر نخاست
عروهَ الوثقی است این ترک هوا بر کشد این شاه جان را بر سماء
+ نوشته شده در ۱۳۸۸/۰۴/۰۷ ساعت 12:9 توسط قباد کاکاخانی
|