اخلاق و رفتار
اخلاق و رفتار هدف تمام هدایتهای الهی و تلاش تمام پیامبران، حکما، علما و عقلای تاریخ بشریت سالم کردن اخلاق بندگی، اخلاق فردی و اخلاق اجتماعی و ایمن کردن رفتار انسانها بوده است. و براستی هیچ ضمانت و پشتوانه ای برای رعایت فضایل اخلاقی و ایجاد رفتارهای ایمن در انسان قویتر و مؤثرتر از داشتن یک تعهد و اعتقاد واقعی، صحیح و روشن اسلامی نیست و هیچ قانون و قراردادی انسان سودجو و خودخواه را از ستمگری و بی اخلاقی باز نمی دارد مگر ترس از دادگاه عدل خداوندی و ثواب و عذاب الهی- اخروی. و جمع این دو ( اعتقاد صحیح و رفتار و اخلاق سالم ) انسان را به سرای امن و دارالسلام رهنمون می شوند. برای دسترسی تمامی افراد یک جامعه به سطحی از امنیت و سلامت اخلاقی و رفتاری که در تعریف حداقل استانداردی که سازمان بهداشت جهانی از سلامتی ارائه داده است ) یعنی سلامتی جسمی، روحی و نه فقط بیمار نبودن ( قرار گیرد نیاز به ایجاد تعادل در تمامی سطوح فردی و ارکان اجتماعی مردم خواهد بود. و چون مدیریت رفتار انسان بسیار پیچیده است لذا باید عالمی دانا، دلسوز و همیشه بیدار برنامه رفتاری او را مدیریت کند و این برنامۀ یگانه همان شریعت الهی- آسمانی است که از طرف خداوند عالم فرستاده شده است. همچنانکه دین اسلام یک دین پیشرو است، پیروانش نیز بایستی پیشرو، محقق و آوانگارد باشند نه دنباله رو و مقلد. جامعه اسلامی در زمینه عقیده از دیگر جوامع گوی سبقت را ربوده و دارای اعتقادات صاف، کامل و منحصر به فردیست، در زمینه اخلاقیات و رفتارهای انسانی نیز دارای ارزشها و فضیلتهای اخلاقی صاف، کامل و منحصر به فردیست. و مسلمان باید در دعوت عملی خود پایبند این اخلاقیات باشد. صداقت، مهربانی و محبت، عدالت، امانتداری، صبر، وفاداری، شرم و پاکدامنی، تواضع و فروتنی، سخاوتمندی و شجاعت، بخشش و فداکاری، مردانگی و تعاون، بهداشت و زیبایی، دفاع از حق، نصیحت و همکاری، گذشت، تسلط بر کششهای ناروا، حساسیت در برابر زشتیها، نیکی با مخلوقات بویژه با پدرومادر و استاد، سرکشی از خویشاوندان، احترام به همسایه، دعوت مردم به خیر، امر به معروف و نهی از منکر، باید مجموعه ای از اخلاقیات ارزشمند جامعه اسلامی باشد. اسلام در مجموع همه ارزشهای اخلاقی را که فطرتاً و عقلاً مورد توافق اندیشمندان و سربلندی افراد و جوامع می گردند، تأیید نموده و برای کسب آنها مسسلمانان را تشویق می کند. و همه زشتیها و رذیلتهای اخلاقی را که مخالف با فطرت سالم و عقلهای رشد یافته است، مردود می داند و با آن مخالفت می ورزد. { لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَومِ الآخِرِ وَالْمَلاَئِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ الْسَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقابِ وَأَقَامَ الصَّلاَةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوْا وَأُولئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ- بقره 177: اینکه روي خود را در نماز به سوي مشرق و مغرب بگردانيد نیکی همین نيست بلكه نیکی آن است كه به خدا و آخرت و فرشتگان و كتابهاي آسماني و پيامبران ايمان آورده و مال خود را با وجود دوست داشتن آن به خويشاوندان و نزديكان فقير و يتيمان فقير و مسكينان و در راه ماندگان و گدايان ناچار و آزاد كردن اسيران و زندانيان مي بخشند، و نماز را بر پا داشته و زكات فرض را بدهند، و آنان كه چون قولي مي دهند ( با خدا يا با مردم ) به قول خود عمل مي كنند، و آنان كه در شدت فقر و بيماري و جنگ در راه خدا صبورند، اينان مومنان راستين اند و همينان رستگارانند. {قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ هُمْ فِي صَلاَتِهِمْ خَاشِعُونَ وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْعَادُونَ وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ أُولئِكَ هُمُ الْوَارِثُونَ الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ-مومنون1-11: براستي مؤمنان رستگار شدند، (كيانند مؤمنان و چه صفاتي دارند) آنها كه در نمازشان خشوع دارند، و آنها كه از لغو و بيهودگي رويگردانند، و آنها كه زكات را انجام ميدهند، و آنها كه دامان خود را از آلوده شدن به بي عفتي حفظ مي كنند، تنها آميزش جنسي با همسران و كنيزانشان دارند، كه در بهره گيري از آنان ملامت نمي شوند، و كساني كه غير از اين طريق را طلب كنند، تجاوزگرند، و آنان كه به امانتها و عهد و پيمان خود (با مردم و با خدا به طور كامل) وفا مي كنند، و آنان كه بر نمازهايشان مواظبت مي نمايند( بعد از نماز مراقبند كه كاري نكنند كه نمازهاشان تباه شود)، آري آنها وارثانند. وارثاني كه بهشت برين را ارث مي برند، و جاودانه در آن خواهند ماند.} وَعِبَادُ الرَّحْمنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرضِ هَوْناً وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلاَماً وَالَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَقِيَاماً وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا كَانَ غَرَاماً إِنَّهَا سَاءَتْ مُسْتَقَرّاً وَمُقَاماً وَالَّذِينَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذلِكَ قَوَاماً وَالَّذِينَ لاَ يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ وَلاَ يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَلاَ يَزْنُونَ وَمَن يَفْعَلْ ذلِكَ يَلْقَ أَثَاماً يُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَيَخْلُدْ فِيهِ مُهَاناً إِلَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلاً صَالِحاً فَأُولئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماًوَمَن تَابَ وَعَمِلَ صَالِحاً فَإِنَّهُ يَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتَاباًوَالَّذِينَ لاَ يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَاماًوَالَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ لَمْ يَخِرُّوا عَلَيْهَا صُمّاً وَعُمْيَاناًوَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَاماًأُولئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلاَماً - فرقان 63-74 : بندگان خاص خداوند رحمان، كساني هستند كه با آرامش و بي تكبر بر زمين راه مي روند، و هنگامي كه جاهلان آنها را مخاطب سازند و سخنان نابخردانه گويند، به آنها سلام مي گويند و با بي اعتنايي و بزرگواري مي گذرند، و آنانند كه در حال سجده يا ايستاده، شب را به روز مي آورند. و كساني اند كه مي گويند: پروردگارا، عذاب جهنم را از ما بازگردان كه عذابش سخت و دايمي است. و در حقيقت، آن بد قرارگاه و جايگاهي است. و كساني اند كه چون انفاق كنند، نه ولخرجي مي كنند و نه تنگ مي گيرند، و ميان اين دو روش حد وسط را برمي گزينند. و كساني اند كه با خدا معبودي ديگر نمي خوانند و كسي را كه خدا خونش را حرام كرده است جز به حق نمي كشند، و زنا نمي كنند، و هر كس اينها را انجام دهد سزايش را دريافت خواهد كرد. براي او در روز قيامت عذاب دو چندان مي شود و پيوسته در آن خوار مي ماند. مگر كسي كه توبه كند و ايمان آورد و كار شايسته كند. پس خداوند بديهايشان را به نيكي ها تبديل مي كند، و خدا همواره آمرزنده مهربان است. و هر كس توبه كند و كار شايسته انجام دهد، در حقيقت به سوي خدا بازمي گردد. و كساني كه شهادت به باطل نمي دهند و در مجالس باطل شركت نمي كنند ، و هنگامي كه با لغو و بيهودگي برخورد كنند، بزرگوارانه از آن مي گذرند. و كساني كه هر گاه آيات پروردگارشان به آنان گوشزد شود، كر و كور روي آن نمي افتند. و كساني كه مگويند: پروردگارا ! از همسران و فرزندانمان مايه روشني چشم ما قرار ده، و ما را براي پرهيزگاران پيشوا گردان. آري، آنها هستند كه درجات عالي بهشت در برابر شكيباييشان به آنان پاداش داده مي شود،و در آن، با تحيت و سلام روبه رو مي شوند. {جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا وَمَن صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَالْمَلائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِم مِن كُلِّ بَابٍرعد-22 : باغهاي جاويدان بهشتي كه وارد آن مي شوند، و پدران و همسران و فرزندان صالح آنها، و فرشتگان از هر دري بر آنان وارد مي گردند.} { يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ- مائده 90: اي كساني كه ايمان آورده ايد! شراب و قمار و بتها و ازلام [نوعي بخت آزمايي]، پليد و از عمل شيطان اروست، از آنها دوري كنيد تا رستگار شويد. شيطان مي خواهد بوسيله شراب و قمار، در ميان شما عداوت و كينه ايجاد كند، و شما را از ياد خدا و از نماز بازدارد. آيا با اين همه زيان و فساد، و با اين نهي اكيد، خودداري خواهيد كرد؟! بخش بزرگی از اخلاق رابطه بین بنده با بنده است و آنچه در روابط روزمره ما خاکیان مهم است رعایت اصول اخلاقی در حق یکدیگر است. و بخشی نیز مربوط به رابطه میان بنده و آفریدگارش می شود و هدف از آن همه هدایتها و رسالتها و پیغام آوران که از جانب پروردگار عالم آمده است، اخلاقی کردن انسانها بوده است. شاید فهم ها و تفسیرها از مسایل اعتقادی متنوع و متکثر باشند، ( و این تنوع و تکثر البته طبیعی است و مربوط به تنوع طبیعت و قدرت ذهن افراد می باشد که آن هم خود به چند لایه و چند بطنی بودن سخن بر می گردد.) اما اخلاق در تمام مکاتب اصولی ثابت و برای همه گروه ها یکسان می باشد. هر چند اعتقادات و اخلاقیات از هم متأثرند و به هم مرتبط اند و همپوشانی بسیار با هم دارند. و به همان اندازه که اعتقادات ما از پاکی آن منحرف گردد اخلاقیات ما نیز رو به انحراف می گذارد و برعکس به هر میزانی که از اخلاقیت انسان کاسته شود دینداری و تقرب او نزد خداوند کاسته می شود. فعاليت هاي اخلاقي و اعتقادی عملاً به يكديگر بستگي دارند و هر یک بر دیگری از جهاتی تأثیرگذار و از جهاتی تأثیر پذیر هستند. مرگ احساس اخلاقي پس از مرگِ احساس اعتقادی، ديري نمي پايد. انسان براي رفاه، آرامش و امنيت خود بايد به يك سري اصول اخلاقي پايبند باشد كه هرچه از اين اصول فاصله بگيرد از رسيدن به كمال مادي و معنوي نیز باز مي ايستد. بايد به اصول اخلاقي پايبند بود تا جامعه داراي نظم و ترتيب، رفاه و امنيت باشد. انسان باید عمل به خوبي ها و پرهيز از بدي ها را وظيفه خود بداند و درك كند كه با اجراي اين اصول اخلاقي يك جامعه ايده آل براي او فراهم مي شود. همه ما در ارتباط با گسترش فضایل اخلاقی و پرهیز از رذایل اخلاقی در درون جامعه مسئولیم. و اخلاق اسلامی می بایست بر همه شئون زندگی از علم و اقتصاد و سیاست و هنر و جنگ و همه امور ریز و درشت زندگی نظارت و حضور کامل داشته باشد. اما الزاماً معتقد بودن برابر با اخلاقی بودن نیست و بی اعتقاد بودن نیز مساوی با فساد و بی اخلاقی نیست. در عین حال هیچ پشتوانه ای برای رعایت فضایل اخلاقی قویتر از داشتن یک اعتقاد واقعی، صحیح و روشن اسلامی نیست. و جمع این دو انسان را به سرای امن و دارالسلام رهنمون می شوند. قرآن کریم در آیۀ 62 سوره بقره می فرماید : حتی آنان نیز که پیرو دین اسلام نیستند (صابئین) اگر به خدا و روز آخرت ایمان آورده و کار شایسته کرده باشند، از رستگاران خواهند بود. البته ناگفته پیداست این تا زمانی است که از پیام روح بخش دین اسلام آگاهی نیافته اند و به محض آشنایی با آئین اسلام باید به آن التزام ورزند در غیر این صورت برای اسلام گریزی آنها، مفرّ و پناهی نیست چرا که خداوند عالم دین اسلام را برای بنده اش پذیرفته است. ان الدین عند الله اسلام / آل عمران ((رضيت لكم السلام دينا )) اسلام را برايتان به عنوان دين پسنديدم و من یتبع غیر اسلام دینا فلن یقبل منه، و هو فی الاخره من الخاسرین : هر كس جز اسلام ديني را طلب كند هر گز از او پذيرفته نمي شود و او در آخرت از زيانكاران است / آل عمران 85 اين فرهنگ پاك كه در معني عبارت از تسليم و در ظاهر عبارت از اجراي دستورات حق است نه تنها ويژه انسان بلكه در مرحله تكويني شامل همه موجودات هستي مي شود. چنان كه قرآن مي فرمايد : سوره نحل آيه 6 ((و لله يسجدما في السموات و مافي الرض من دابه و الملائكه و هم لا يستكبرون : و آنچه در آسمان ها و زمين از جنبند گان و فرشتگان وجود دارد فقط براي خدا سجده مي كنند و تكبر و سركشي نمي ورزند.)) آدمي تا نسبت به چيزي آگاهي ندارد، مسئوليتي هم متوجه او نيست. اما به محض آگاهي يافتن و تبیین و روشن شدن قصه، مسئوليت او هم شروع مي شود و بدنبال مسئوليت نيز محاكمه و ثواب و عقاب را در پيشِ رو خواهد داشت. و این محاکمه خاص دادگاه عدل الهی است و تا زمانی که موجب ضایع شدن و تعرض به حقوق و عقاید فردی و اجتماعی دیگران نشود، آزاد خواهد بود : إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِن بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَئِكَ يَلعَنُهُمُ اللّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ ﴿159﴾ كسانى كه نشانههاى روشن و رهنمودى را كه فرو فرستادهايم بعد از آنكه آن را براى مردم در كتاب توضيح دادهايم نهفته مىدارند آنان را خدا لعنت مىكند و لعنتكنندگان لعنتشان مىكنند. آنچه امروزه جالب توجه است اين است كه در قصه اخلاق بين مذاهب مختلف اختلافي نيست و همه به يك اندازه بد اخلاق، دروغگو و از خدا دور هستند! اختلاف زماني شروع مي شود كه به قصه عقايد مي رسيم، در حالی که عقیده رابطه بین بنده و خالقش است و هر کسی تعریفی از آن دارد و هیچ کس را نسزد که به عقاید دیگری توهین روا دارد، اما می تواند دیگران را با زبان و گفتمان نرم و نیکو و روی خوش با عقاید خود آشنا کند و یا به آن فرا خواند. اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّيِّنًا لَّعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى : ای موسی چون به سوی فرعون می روید با روی خوش صحبت کنید و با او سخنى نرم گوييد شايد كه پند پذيرد يا بترسد. طه 44 غافل از اينكه ما در جايگاه يك انسان قبل از هر چيز نيازمند پايبندي به پاره اي اصول اخلاقي انسان ساز هستيم تا بتوانيم به عنوان يك موجود اجتماعي، در اجتماع و در كنار همنوعان خود زندگي و همزيستي مسالمت آميزي داشته باشيم و همانند مسافران و همسفران ، سفري دلپذير و ايمن را تجربه كنيم و همه از بودن در كنار يكديگر احساس رضايت و آسايش داشته باشيم. نه چون اجتماعات حيواني براي حفظ بقاي خود حقوق ديگران را زير پا بگذاريم و دايم در جنگ و گريز باشيم.