نظم جهان ، اتفاق یا حکمت

پروفسور ادوین دانشمند موحد می نویسد : پیدایش جهان در اثر حادثه مانند این است که انفجاری در چاپخانه رخ دهد و در اثر آن لغت نامه بسیار بزرگی خود به خود نوشته شود!

و کریدر دانشمند آمریکایی می گوید : احتمال جمع شدن کلیه عوامل لازم برای پیدایش یک پدیده به صورت اتفاقی مخصوصاً در مورد جهان هستی، به قدری کوچک است که در منطق ریاضی مساوی با نبودن چنین چیزی است.

از لحاظ منطقی و عقلانی، فرضیه اتفاقی و تصادفی بودن جهان هستی همین قدر پوچ و بی معناست که شخصی بگوید با ریختن یک لیوان آب روی فرش نقشه دنیا قابل ترسیم است! تمام دانشمندان در این امر اتفاق دارند که اساس حیات در روی کره زمین، یک سلول زنده زمینی می باشد. بعضی از آنها که طرز تفکر مادی دارند، پیدایش این سلول را، معلول ترکیبات شیمیایی می دانند که بر حسب اتفاق و تصادف، در زمانهای بسیار قدیم، پیدا شده است. ولی دانشمندان دیگر می گویند : چنین نظم دقیق در کیفیت خلقت، و ایجاد جنس نر و ماده در جانداران و گیاهان و وجود غرائز در حیوانات، و تعادل عجیبی که در حیات حیوان و نبات برقرار است و هماهنگی بهت آوری که در سلسله موجودات مشاهده می شود با حساب تصاعد احتمالات، محال است از روی تصادف حادث شود.

علم و دانش، این عقیده را تأیید می کند، و می گوید: سرچشمه حیات، در زمین، ذره بسیار کوچکی به نام «پروتوپلاسم» می باشد. این ذره کوچک که ماده اصلی حیات را در دل می پروراند و قدرت آن را دارد که جامه زیبایی حیات را به تمام موجودات زنده عالم بپوشاند، از نظر عقل، محال است خودبخود یا برحسب اتفاق، توسط قوای لاشعور طبیعت، موجود شده باشد. (بلکه برای وجود خود، به نیرویی زنده و با شعور احتیاج دارد)

هرکجا نقطه ای و دایره ایست         قصه ای هم ز سیر پرگار است

« وَ ما خَلَقنا السماءَ و الارضَ وَ ما بَینهما باطِلاً ذلک ظَنُّ الَّذین کَفَروا؛ ما آسمان را و زمین را و آنچه را میان آنهاست، باطل و بیهوده نیافریدیم، این گمان آن کسان است که کفر ورزیدند و بر حق چشم پوشیدند.» (سوره ص، آیه 27)

تو پنداری؟ که بر بازی است این میزان چون مینو    تو پنداری؟ که هـرزه است این دیوان چون میـنا