ایمان به خدا
ایمان به خدا
ايمان به خداي لايزال يك امر طبيعي است. علاوه بر اين، زندگاني با توكل به خدا براي ترقيات حقيقي بشر لازم است. انسان داراي جسم و دارای احتياجات جسماني خود است. شخصي كه از اين نكته غافل باشد زيان خواهد ديد. انسان داراي افكاري است كه بايد آن را به زور ممارست و تعليم و تربيت ترقي دهد و اگر از پرورش و تربيت قواي دماغي خويش غافل بماند، صدمه خواهيد ديد. همين طور انسان داراي روحي است و اين روح هم به نوبه خود نیازهایی دارد، اين روح تشنه كمال و جمال و حقيقت و محبت است، ارواح طالب چيزهايي است كه با جمال و فضيلت توأم باشد و خدا را كه منشأ كمال و جمال و حقيقت است جستجو مي كند جسم خواهان ماديات، روح هم نيازمند معنويات مي باشد و از معنويات است كه استحكام مي پذيرد. شخصي كه از نظر روحي مرده باشد جسم او نيز زندگاني واقعي ندارد. اگر بي خدايي را پيشه سازيم زندگاني معنوي ما نيروي خود را از دست مي دهد. چرا که پرورش روح تنها در سایه تربیت ربانی میسر است« قل الروح من امر ربي».
خداوند آدم را آفرید و از همان آغاز آفرینش، کل سیستم علوم و اسامی همه اشیاء و موجودات را با معانی و اوصاف و افعال آنها و ارتباط بین آنها را به آدم و نسل او آموخت{وعلَّم آدمَ الاسماءُ کلّها-بقره31- و خداوند نامهای همه اشیاء و موجودات و اصول معانی و اوصاف و افعال آنها را به آدم آموخت }
آدم خاکی ز حق آموخت علم تا به هفتم آسمان افروخت علم
دو کونش یکی قطره از بحر علم گنه بیند و پرده پوشد به حلم
سپس همو وظیفه کشف این علوم را به عهده خود بشر گذاشت :
{سنریهم آیاتنا فی الآفاق و فی انفسهم-فصلت52: بزودي نشانه هاي خود را در اطراف جهان و در درون جانشان به آنها نشان مي دهيم }
بنابراین ما وظیفه داریم با آموختن و خردورزی به کشف معنا و شگفتی های حیات بپردازیم و همواره در جستجو و تکاپو باشیم. اما چون خدای سبحان میدانست که عقل بشر در رساندن وی به سر منزل مقصود ابزاری ناقص است و عقل از ترسیم راه و روشی راستین و همه جانبه برای انسان در زندگی قاصر و ناتوان است پس حکمت و رحمت وی چنین اقتضا کرد که طی یک فرایند تدریجی به هدایت انسان پرداخته و با برگزیدن بندگانی از جنس و از بین خودشان عقل بشریت را در شناخت ناشناخته های هستی یاری کند. { وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَاناً – نحل 89: و ما این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر همه چیز است} بنابراین اصول همه علوم – نه فروع- در قرآن آمده و به آن اشاره شده است.
تا جایی که بسیاری از فنون و علوم را پیامبران الهی به بشر آموختند مثلاً حضرت داوود فن آهنگری و ساخت ابزار آلات آهنی را به انسان آموخت و ادریس نبی اولین کسی بود که خط نوشت و کتابت را به بشر یاد داد. و پیامبر اسلام با تکیه بر خواندن و سوادآموزی و کتابی با همین نام (قرآن : یعنی بخوان) بشر را به سوی کتابت و دانش آموزی و خواندن و نوشتن رهنمون ساخت. پیامبر در جنگ بدر در مقابل انتقال دانش به یک فرد بیدانش، دشمن خود را که علیه او شمشیر کشیده است، می بخشد و آزاد می کند.{هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ- زمر 9: آیا کسانی که میدانند و کسانی که نمیدانند یکساناند. }
از آموختن يك زمان چاره نيست كه گويد كه دانا و نادان يكيست؟
بياموز و بشنو ز هر دانشي بيابي ز هر دانشي رامشي
دانش طلب و بزرگي آموز تا بِه نگرندت روزت از روز
از نظر پیامبر بزرگترین ثروت علم و خردورزی است، پیامبر علم را امام عقل می داند چون می داند دانش و معنویت، فرزندان آدم را به اوج انسایت می رساند. پیامبر نیک می داند انسان آگاه و باسواد نه تنها بردهً دیگران نمی شود، حتی بردهً نفسانیات و شهوات، پول، مقام و جاه طلبی نیز نمی شود. پیامبر نیک می داند که بعد از او عقل و خرد، که بهترین رهنماست باید دستگیر انسان و بشریت باشد. او نیک می داند انسانهای بیسواد بازیچه دست شیادان دین فروش خواهند شد بنابراین سوادآموزی برای هر زن و مرد مسلمان واجب است. چگونه قبول کنیم که امٌت چنین پیامبری، در جهان امروز بخشی از بیسوادترین و عقب مانده ترین ملتهای دنیا هستند؟
اسلام به ذات خود ندارد عیبی هر عیب که هست از نامسلمانی ماست
امیدوارم که ضرورت دینداری و داشتن ایمان و اعتقاد و معنویت، در سیر تکاملی حیات روشن شده باشد.
الحمدلله سبحانه و تعالی و صلاه و سلام علی رسول الله و آله و صحبه اجمعین. کتابفروشی طاها با هدف ترویج فرهنگ مطالعه و کتابخوانی و رشد معنویت در منطقۀ دولت آباد کرمانشاه شروع بکار نمود. برای تبلیغات از پمفلتهای تبلیغی با موضوعات مختلف بهره می گیرم که هم تبلیغ معاد باشد و هم کار معاش. نمونه هایی از پمفلتها را در وبلاگ برای استفاده شما قرار داده ام. به چه كار آيدت ز گل طبقی / از گلستان دین ببر ورقی / گل همين پنج روز و شش باشد/ اين گلستان هميشه خوش باشد/ سخت بر این باورم و بر آن پا میفشارم که هیچ قانون موضوعه بشری نمی تواند ضمانت کند و تضمین دهد که انسان به خطا نرود و خلاف نکند مگر و مگر قانون توحید. چرا که هیچ قانونی نمی تواند نظارت همیشگی بر انسانها داشته باشد و آنها را در تمام احوالات فردی و اجتماعی و در جمع و در خلوت پایش کند. و نمیتوان برای هر فرد ماموری گماشت . پس در این میان تنها قانون توحید و تقوای الهی و تلاش در جهت جلب رضایت وی است که انسان را آگاه میسازد که همانا خداوند بر تمام احوالات بنده اش در جمع و در خلوت حاضر و ناظر و شنوا و بیناست. به همین خاطر محور اصلی و فصل مشترک دعوت تمام پیامبران بر قانون توحید و تقوا الهی پیشه کردن بنا شده است و توحید به معنای واقعی را باید از کلام خداوند (وحی) بدست آورد و تنها وحی باقی مانده در جهان که از تحریف در امان مانده و باطل در آن راه نیافته است قرآن است.(سوره فصلت آیه42 ) مصطفی را وعده کرد الطاف حق/ گربمیری تو نمیرد این سبق/من کتاب و معجزت را حافظم/بیش و کم را ز قرآن مانعم* آری دوستان، انسان باید هر شب با خواندن و فکر کردن در کلام الهی ایمانش را تازه کند و بار سنگین روح را به خدا بسپارد چون تنها اوست که می تواند تو را از آن سبک و راحت گرداند. در غیر این صورت دچار مرگ ایمانی خواهی شد و در دنیا همواره در سرگردانی و پریشانی خواهی بود. به همین خاطر خداوند میفرماید : هر شب آن مقدار از قرآن که برایتان میسر است بخوانید و در آن فکر کنید و برای عمل به آن فردای آن شب آنچه را خوانده اید تمرین کنید.(سوره مزمل آیات 1 تا 10) و پیامبر اسلام ص هنگام وفات فرمود «من می روم و دو معلم در بین شما باقی می گذارم یک معلم گویا و یک معلم خاموش، معلم گویا قرآن است و معلم خاموش مرگ» ولي افسوس، امروز معلم گویا خاموش است و معلم خاموش بکلی فراموش گشته. دوستان عزیز اگر هر چیزی را بتوان انکار کرد مرگ را نمی توان انکار کرد،(أَيْنََما تَكُونُوا يُدْرِككُّمُ الْمَوْتُ وَلَوْ كُنتُمْ فِي بُرُوجٍ مُشَيَّدَة-نساء78-هر جا باشيد، مرگ شما را درمي يابد، هر چند در برجهاي محكم باشيد) من و شما دیر یا زود خواهیم مرد و باید پاسخ گوی تمام کارهای خود در پیشگاه خداوند باشیم، بياييد آنگونه كه خداوند دوست دارد و در كتابش از ما خواسته، زندگي كنيم تا در امتحان آخرت در گروه قبول شدگان باشيم و شرمنده پروردگار خود نشويم. برگ در انتهاي زوال مي افتد و ميوه در انتهاي كمال، بنگر چگونه مي افتي چون برگي زرد يا چون سيبي سرخ! بر آر از گریبان غفلت سرت/که فردا نماند خجل در برت/چرا دل بر این کاروانگه نهیم/که یاران برفتند و ما بر رهیم/چو باید همه در خاک رفت/خوشا آن که پاک آمد و پاک رفت/ براستی که انسان حتی مالک خودش هم نیست و این تن و بدن که شب و روز در تروخشک کردن آن میکوشد متعلق به او نیست و هر چه هست از خداست و او مالک همه چیز است حتی خود انسان. نمیبینی که نمیتوانی چند دقیقه نفس نکشی و یا قلبت را برای چند لحظه متوقف کنی و یا اگر از کار ایستاد بکارش بیندازی × ما چو ناییم و نوا در ما ز اوست / ما چو کوهیم و صدا در ما ز اوست× باد ما و بود ما از داد اوست / هستي ما جمله از ايجاد اوست× آری عزیزانم شما را چه شده که برای هر امتحانی تمام تلاش خود را بکار می گیری اما از امتحان زندگی و محاسبه آخرت غافلی؟(سوره ملک آیه 2) در اين كره خاكي براي همه انسانها به اندازه كافي جا هست، در حيرتم كه چرا برخي انسان نماها چون حيوان خون همديگر را ميريزند و حقوق همديگر را پايمال ميكنند در حالي كه خود بر آن حقوق آگاهند! آيا از سرنوشت ستمگران مسلط و صاحب قدرت تاريخ كه حالا در كُنج قبرهايشان بر پشيزي هم تسلط ندارند و خوراک موذی ترین جانوران یعنی کرمها شده اند، ياد نمي كنند و عبرت نمي گيرند؟! عاقل آن باشد كه گيرد عبرت از/مرگ ياران در بلاي محترز/استخوان و پشم آن گرگان عيان/بنگريد و پند گيريد اي مهان/عاقل از سر بنهد اين مستي و باد/چون شنيد انجام فرعونان و عاد(غافر آیه21) درسته که تنها داشتن نماز و روزه نشان مسلمانی نیست اما اهتمام به برپایی شعایر و فرامین الهی نشانه پرهیزکاری دلهاست(حج آیه32) این نماز و روزه و حج و جهاد / خود گواهی دادنست از اعتقاد. و آنکس که نمازش را ضایع کند به ضایع کردن دیگر امور گستاخ تر است.(از مجرمان پرسیده شود چه چیزی شما را به دوزخ کشانید، میگویند ما از نمازگزاران نبودیم(مدثرآیه43). بهر این آوردمان یزدان برون/ماخلقت الانس الا یعبدون(ذاریات آیه56)/عمر عزیز رفت به پایان چه میکنی/خود را اسیر و بنده شیطان چه میکنی/فرمان پنج نماز حق را مقصری/روز جزا و نوبت قیامت چه میکنی/ برای تمام حامیان و داعیان دین و اخلاق در تمام دنیا آرزوی هدایت، صبر، افزونی علم و توفیق روزافزون دارم در سایه الطاف خداوندی(ان شاء الله)/يا رب كسي كه ياد كند در دعاي خير مرا/به فضل خويش همه حاجات او به خير برآر (آمين) نظرات و انتقادات سازندۀ شما چراغ راه آینده مدیر وبلاگ است.