آداب موسیقی و شادی
آداب موسیقی و شادی
آدمي با شنیدن موسیقی دلنشین و موزون و آهنگهای قشنگ و موزون دلش خود بخود می جنبد حتی اگر جسم و اندامش نجنبد دل می جنبد چون دل انسان و جان انسان از جنس روح خدایی است و خداوند چون خودش زیبا و موزون و متناسب است پس هر چیزی که در آن تناسب و تعادل و زیبایی باشد دوست دارد و طبیعتا" دل انسان هم اینها را دوست دارد و نباید این شادی و زیبایی را از دل گرفت، می فرماید شادی را بیکباره از دلتان نگیرید چرا که دلتان تباه می شود. و چه خوب است که انسان وقتی آهنگ قشنگی گوش می دهد در دلش یک حرکتی هم به سوی کسی باشد که این صداهای قشنگ را آفریده است. و کسانی که می گویند موسیقی و آواز زنان حرام است به بیراهه رفتند چرا که موسیقی هیچ چیزی را به دل نمی آورد و فقط آن چیزی که در دل آدم است می جنباند. بعضی ها محبت خدا در دلشان است وقتی آهنگی گوش می دهند این محبت بیشتر می جنبد و این ثواب دارد، بعضی ها که فکرشان گناه کردن است، موسیقی آنها را بیشتر تحریک به گناه می کند برای این دسته که خود در راه حرام هستند و موسیقی آنها را بیشتر به حرام می کشاند گوش دادن به موسیقی برای آنها سم کشنده است و طبل رسوایی آنها را می نوازد. و اما دسته سوم کسانی هستند که دلشان هم از محبت و دوستی خدا خالیست و هم از گناه خالی، و فقط برای بازی کردن و شادی کردن موسیقی گوش می دهند این هم اشکالی ندارد چون موسیقی خوش است و خوشیها حرام نیستند اگر بعضی سر خوشیها حرام شده است برای این است که ضرر دارد و فساد می آورد و همانطوری که نگاه کردن به سبزه و گل و آب روان خوش است و حرام نیست پس آوازها هم در حق گوش مثل سبزه و گل و آب روان است در حق چشم و مثل بوی خوش است در حق بینی و مثل طعام خوش است در حق زبان و دهان، و تمام این خوشیها را آفریده اند تا نشانی از لذتهای بهشتی باشد و هر کدام از حواس آدمی از بینایی، چشایی، بویایی و شنوایی هر کدام لذتهایی دارند، چرا باید حرام باشد.
اما درباره مجالس شادی این نکته را باید رعایت کرد که از دعوت کردن آدمهای شرابخوار و جنگجو و زنان برهنه و کسانی که به بدکاری و فساد مشهورند خودداری کنید چون آنوقت در مجلس مبارکی مثل عروسی گناه می شود و شما هم که این مجلس را دور هم جمع کرده ای گناهکار می شوید و کسانی که می گویند مجلس ما خودمانی است و در مجالس قاطی می شوند باید بدانند که شاید آدم بتواند فرجش را از شهوت نگاه دارد ولی غالب این است که چشم و دل از وسوسه خالی نیست. البته هنر و موسیقی هم مثل بقیه دستاوردهای بشری باید در خدمت ارزشهای اخلاقی باشد، نه اینکه ابزاری برای تخریب و ویرانی ارزشهای اخلاقی و فساد نوع بشر.
یادمان باشد اسلام با شادیهای ما مخالف نیست با لختی و برهنگی و بی بند و باری و رذیلتهای اخلاقی مخالف است. بدبختی ما این است که یک عده دین را خیلی سخت گرفته اند و یک عده دین را خیلی سهل و آسان، دسته اول که دین را خیلی سخت گرفته اند در مواجه با دنیای مدرن و دنیای جدید تغیر ستیزند و بدون هر گونه سنجش عقلانی هر تغیر جدیدی در زندگی را صرفا" چون دستاورد دنیای مادی است با شمشیر قداست گردن میزنند و دسته دوم که دین را خیلی آسان گرفته اند در مواجه با دنیای مدرن تغیر پرستند و بدون هر گونه سنجش عقلانی و صرفا" چون دستاورد دنیای پیشرفت و جامعه مدنی است به آن گردن مینهند و خوشامد میگویند و این هر دو راه به خطا میبرند بلکه کسی به مقصود میرسد که تغیر نگر باشد و تغیرات را با معیارهای عقلی-شرعی و عرفی و جمعی بسنجد و سپس انتخاب کند. خداوند وقتی عقل را آفرید، به او فرمود: روی آور! و او روی آورد. سپس فرمود: روی گردان! و او روی گرداند. سپس فرمود: به عزت و شکوهم سوگند، چیزی را نیافریدم که عزیزتر از تو برای من باشد. من تنها به تو امر و نهی میکنم و تنها به سبب تو ثواب و عقاب میدهم.